تبسم تبسم ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

زیباترین تبسم زندگی

کودک دلبندم روزت مبارک

این چند روز اصلا روزای خوبی نبود همه اش مریض بودیم البته تبسم که هنوزم خوب  نشده خیلی بی اشتها وبهانه گیر شده دیگه هیچی نمی خوره خیلی غصه میخورم  همه اش سعی کردم بای دلش بالا برم که کمتر بهانه بگیره صبح ها ساعت ٦بیداره وتا چشماشوباز میکنه میگه انگام جیش اخه دریک حرکت انتهاری از هفته ی قبل خودش خودشو از پمپرز گرفته ودیگه توی پمپرزش جیش نمیکنه من بیچاره ام از حولم مثل شزن از خواب میپرم و روزمن ودخترک ملوسم اینگونه اغاز میشه بعدحاضرمیشیم وباهم میریم برای بابا علی یه نون بربری پرکنجد میخریم ویه جایزه ام برای تبسم خانم وراهی منزل میشیم سه شنبه هم روز کودک بود وبه همین مناسبت تبسم رو بردیم بیرون وحسابی گشت وگذار کرد وبابا علی هم حس...
28 آبان 1392

نوزده ماهگی ویه عالمه عشق

عشق مامانش وارد نوزدهمین ماه زندگی شد کی میشه وارد نوزدهمین سال زندگیش بشه از دیدنش لذت ببرم البته فکر کنم  دلم برای این روزاش خیلی خیلی تنگ بشه خاله هانیه وعمو مجید اومدن خونه امون فکر کنم بعد از ازدواجشون این اولین بار بود که تنهایی اومدن خونه ی ما وما رو خیلی خیلی خوشحال کردن با خاله هانیه شور درست کردیم بابا علی هم هی می رفت ومی اومد میگفت ترشی گوجه درست کنید خلاصه ما هم دل رو زدین به دریا و یه کم هم ترشی گوجه درست کردیم که دلتون نخواد خوشمزه شد از اتفاقات بد این ماه هم واکسن زدن تبسمم بود که خیلی بد بود این اولین بار بود که سر واکسنش انقدر اذیت شد وگریه کرد الهی مامانش بمیره بچه ام خیلی گریه کرد خدا روشکر که دی...
27 آبان 1392
1